روش های تشخیصی خاص در بیماری های مغز و اعصاب
پونکسیون کمری و بررسی مایع مغزی نخاعی
بررسی مایع مغزی نخاعی (CSF) و اندازه گیری فشار آن در فضای ساب آر اکنوئید برای تأیید تشخیص مننژیت، انسفالیت وهایپرتانسیون ایدیوپاتیک داخل جمجمه ای که قبلا سودوتومور سربری نامیده می شد)، ضروری است، و اغلب در ارزیابی خونریزی ساب آراکنوئید، بیماری های دمیلینزان، و بیماری های کلاژن واسکولار؛ و بدخیمی های داخل جمجمه ای کمک کننده می باشد. حضور یک دستیار با تجربه که در وضعیت دادن، نگاه داشتن و آرام کردن بیمار به پزشک کمک نماید برای موفقیت در انجام پروسیجر ضروری است.
بیمار باید در وضعیت خوابیده به پهلو یا نشسته به نحوی که گردن و پاها خم شده باشد قرار گیرد تا فضاهای بین مهرهای بزرگ شوند. به عنوان یک قانون، نوزادان بیمار باید در وضعیت نشسته قرار گیرند تا از مشکلات تنفسی و پرفیوژن اجتناب شود. صرف نظر از وضعیت انتخاب شده، ضروری است که شانه ها و هیپ بیمار در یک راستا قرار داشته باشند تا از چرخش مهره ها جلوگیری شود.
زمانی که به بیمار وضعیت داده شد، پزشک با رسم یک خط فرضی که از ستیغ ایلیاک به صورت عمودی به سمت ستون فقرات کشیده شده است، فضای بین مهره ای مناسب را پیدا می نماید. در بالغین، LP عموما در فضای بین مهرهای L3 – L4 یا L4 – L5 انجام می شود. سپس پزشک باید گان، ماسک و دستکش استریل بپوشد. پوست باید با ماده ضد عفونی کننده تمیز شود، و درپ استریل بکار برده شود. پوست و بافت های زیرجلدی با تزریق ماده بی حس کننده موضعی (به عنوان مثال لیدوکائین ۱٪) در زمان انجام پروسیجر یا با استفاده از مالیدن مخلوط لیدوکائین و پریلوکائین (EMLA) روی پوست ۳۰ دقیقه قبل از انجام پروسیجر بی حس می گردد.
یک سوزن نخاعی با اندازه ۲۲، ۳- ۵/۱ اینچ، اریب و تیز با استیلت مناسب در خط میدساژیتال وارد شده و به آرامی در جهت سفالیک هدایت می شود. پزشک باید مکررا ممکن است هنگامی که سوزن سخت شامه را سوراخ میکند یک صدای آرام احساس می شود، ولی تغییر خفیف در مقاومت احساس می شود. هنگامی که CSF مشاهده شد، یک مانومتر و یک سه راهی را میتوان به سوزن نخاعی متصل نمود تا فشار باز کننده را اندازه گیری کرد. اگر بیمار زمانی که سوزن نخاعی وارد شده است در وضعیت نشسته قرار داشته است، قبل از اینکه مانومتر متصل شود، باید بیمار به دقت به وضعیت خوابیده به پهلو قرار گرفته و سر و پاها اکستنت شوند.
فشار بازکننده طبیعی در نوزادان ۱۲۰-۹۰ میلیمتر آب، در کودکان کم سن ۱۸۰-۶۰ میلیمتر آب، و در کودکان با سن بالاتر و بالغین ۱۲۰-۱۲ میلی متر آب می باشد. صدک ۹۰٪ در کودکان ۲۵۰ میلیمتر آب می باشد. شایع ترین علت فشار بالای بازکننده، آژیته بودن بیمار می باشد. دادن آرام بخش به کودک و شاخص بالای توده بدنی نیز می تواند فشار باز کننده را بالا ببرد. را کنترااندیکاسیون های انجام LP عبارتند از: شک به ضایعات تودهای مغز، به خصوص در حفره خلفی یا بالای چادرینه و شیفت خط وسط؛ شک به ضایعات تودهای طناب نخاعی؛ علایم و نشانه های فتق مغزی قریب الوقوع در کودک با مننژیت احتمالی؛ بیماری وخیم (در موارد نادر)؛ عفونت پوست در محل پونکسیون کمری و ترومبوسیتوپنی با پلاکت کمتر از ۱۰×۲۰. اگر ادم دیسک وجود داشته باشد یا یافته های موضعی مطرح کننده ضایعه توده ای باشد، CT اسکن سر باید قبل از LP انجام شود تا از وقوع فتق آنکال یا مخچه ای به علت خروج CSF اجتناب شود. در غیاب این یافته ها، تصویربرداری روتین مغز توصیه نمی شود. پزشک همچنین باید به علایم فتق قریب الوقوع آگاه باشد، این علایم عبارتند از: تغییر در الگوی تنفس (به عنوان مثال، هیپرونتیلاسیون؛ تنفس شین- استوک، تنفس أتاکسیک، ایست تنفسی)، اختلالات اندازه مردمک و پاسخ دهی به نور، فقدان رفلکسهای ساقه مغز، و وضعیت دکورتیکه یا دسر بره.
اگر هر کدام از این علائم وجود داشته باشند یا کودک بسیار بدحال باشد که انجام پونکسیون کمری ممکن است باعث القاء ایست قلبی تنفسی شود باید کشت خون گرفته شده و درمان حمایتی شامل آنتی بیوتیک ها آغاز شود. زمانی که وضعیت بیمار پایدار گردید، ممکن است انجام پونکسیون کمری بی خطر باشد.
CSF طبیعی حاوی حداکثر ۵ گلبول سفید در هر میلی متر مکعب می باشد. نوزادان ممکن است تا ۱۵ گلبول نیز در CSF داشته باشند. وجود سلول های پلی مورفونوکلئر در یک کودک همیشه غیر طبیعی می باشد، ولی در نوزاد طبیعی ۲-۱ سلول در میلی متر مکعب ممکن است دیده شود. افزایش تعداد پلی مورفونوکلئر مطرح کننده مننژیت باکتریال یا مراحل اولیه مننژیت آسپتیک می باشد. لنفوسیتوز CSF می تواند در مننژیت آسپتیک، سلی یا قارچی بیماریهای دمیلینیزان؛ تومور مغزی یا طناب نخاعی؛ بیماری های ایمونولوژیک شامل بیماری های کلاژن واسکولار؛ و تحریک شیمیایی (به دنبال میلوگرافی، تزریق داخل نخاعی متوتروکسات) دیده شود. CSF حلبیعی حاوی گلبول قرمز نمی باشد، بنابراین وجود RBC نشان دهنده LP تروماتیک یا خونریزی ساب آر اکنوئید می باشد. شفاف شدن پیشرونده خون بین نمونه های اول و آخر نشان دهنده LP تروماتیک می باشد. CSF خونی باید بلافاصله سانتریفوژ شود. در LP تروماتیک مایع رویی شفاف است، ولی وجود گزانتوکرومیا (رنگ زرد ناشی از تجزیه هموگلوبین) مطرح کننده خونریزی ساب آر اکنوئید می باشد. گزانتوکرومی ممکن است در خونریزی های کمتر از ۱۲ ساعت وجود نداشته باشد، خصوصا زمانی که آزمایشگاه به جای انجام اسپکتروسکوپی به مشاهده ظاهری اکتفا نماید. گزانتوکرومی همچنین ممکن است در هیپربیلی روبینمی، کاروتنمی، و افزایش شدید پروتئین CSF هم دیده شود.
میزان طبیعی پروتئین CSF در کودکان ۴۰-۱۰ میلی گرم در دسیلیتر می باشد که این میزان در نوزادان تا ۱۲۰ میلی گرم در دسی لیتر نیز می رسد. میزان پروتئین CSF در حدود ۳ ماهگی به میزان طبیعی دوران کودکی می رسد. افزایش پروتئین CSF در بسیاری از فرآیندها مثل عفونتها بیماری های ایمونولوژیک، واسکولار، و دژنراتیو، انسداد جریان CSF، تومورهای مغز (تومورهای اولیه CNS، متاستاز تومورهای سیستمیک به CNS، انفیلتراسیون لوکمی حاد النفوبلاستیک) و تومورهای نخاعی رخ میدهد.
در LP تروماتیک، میزان پروتئین CSF تقریبا حدود dL / mg ۱به ازای هر ۱۰۰۰ گلبول قرمز در میلی متر مکعب افزایش می یابد. افزایش ایمونوگلوبولین G در CSF، که در حالت طبیعی حدود ٪۱۰ پروتئین توتال CSF را تشکیل می دهد، در پان انسفالیت اسکلروزان تحت حاد، انسفالومیلیت بعد از عفونتها، و در بعضی از مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس دیده می شود. اگر شک به مولتیپل اسکلروزیس وجود دارد، CSF باید وجود باند الیگوکلونال مورد آزمایش قرار گیرد.
میزان گلوکز CSFدر کودکان سالم تقریبا۶۰% گلوکز خون می باشد. به منظور جلوگیری از تخمین کاذب نسبت بالای گلوکز خون به CSF در موارد مشکوک به من دیده می شود که گلوکز خون قبل از انجام LP زمانی که کودک نسبتا آرام است، اندازه گیری شود. کاهش گلوکز cSF (هیپوگلیکوراشی) در بیماری منتشر مننژیال، به خصوص مننژیت باکتریال و سلی دیده
می شود. درگیری نئوپلاستیک منتشر منژها، خونریزی ساب آر اکنوئید، بیماری های درگیر کننده پروتئین ناقل گلوکز تیپ I، مننژیت قارچی و در بعضی موارد، مننژیت آسپتیک نیز می توانند باعث سطح پایین گلوکز CSF شوند.
در صورت شک به مننژیت باکتریال رنگ آمیزی گرم مایع د CSF ضروری است؛ رنگ آمیزی اسید – فاست و ایندیا اینک به ترتیب به منظور ارزیابی مننژیت سلی و قارچی انجام میشود. سپس CSF بسته به پاتوژن مورد شک در محیطهای کشت مختلف قرار داده می شود. همچنین در صورت شک بالینی می توان CSF را از نظر وجود آنتی ژنهای خاص (به عنوان مثال آگلوتیناسیون لاتکس در موارد مشکوک به نایسریا مننژیتیدیس، هموفیلوس آنفلوانزا تیپ b، یا استرپتوکوک پنومونیه) یا از نظر وجود آنتی بادی یا PCR (به عنوان مثال ویروس هرپس سیمپلکس تیپ ا و ا، ویروس نیل غربی، انتروویروس ها) مورد بررسی قرار داد. در موارد غیرعفونی، سطح متابولیتهای CSF مثل لاکتات امینواسیدها، و انولاز می تواند در ارزیابی بیماری متابولیک زمینهای کمک کننده باشد.
روش های نورورادیولوژیک
رادیوگرافی از جمجمه ارزش تشخیصی محدودی دارد، که می تواند شکستگیها، نقایص استخوانی، کلسیفیکاسیون داخل جمجمه ای، یا شواهد غیرمستقیم افزایش ICP را نشان دهد. افزایش حاد ICP منجر به جداشدن درزهای جمجمه می شود، در حالی که افزایش مزمن ICP همراه با خوردگی زائده کلینوئید خلفی، بزرگی سلا تورسیکا، و افزایش اثر شکنجهای مغز روی جمجمه می باشد.
اولتراسونوگرافی جمجمه
روش تصویربرداری انتخابی برای شناسایی خونریزی داخل جمجمه، لکومالاسی پری ونتریکولار، و هیدروسفالی در شیرخواران با فونتانل قدامی باز می باشد. اولتراسوند در مقایسه با CT اسکن یا MRI حساسیت کمتری در شناسایی آسیب هیپوکسیک۔ ایسکمیک دارد، ولی با استفاده از داپلر رنگی یا سونوگرافی داپلر قدرتمندانه که هر دو قادر به نشان دادن تغییرات در جریان خون مغزی ناحیه ای هستند، حساسیت سونوگرافی افزایش می یابد. به طور کلی، اولتراسوند روش مفیدی در کودکان با سن بالا محسوب نمی شود، اگرچه می تواند حین عمل جراحی هنگام کارگذاری شانت، در تعیین محل تومورهای کوچک، و انجام بیوپسی سوزنی کمک کننده باشد. .
CT اسکن
ابزار تشخیصی با ارزشی در ارزیابی بسیاری از اورژانس های نورولوژیک، و بعضی شرایط غیراورژانسی می باشد. CT اسکن یک روش غیر تهاجمی و سریع می باشد که معمولا می توان آن را بدون نیاز به آرام بخشی انجام داد. در CT اسکن از تکنیک های معمول اشعه X که اشعه یونیزان تولید میکند استفاده میشود. از آنجایی که کودکان باسن کمتر از ۱۰ سال در مقایسه با بالغین چندین برابر حساس تر به اشعه هستند، بنابراین ضروری است که این نکته را مدنظر داشته باشیم که آیا واقعأ تصویربرداری اندیکاسیون دارد، و اگر اندیکاسیون دارد، ممکن است اولتراسوند یا MRI مطالعه مناسب تری باشد. در شرایط اورژانس، CT اسکن بدون کنتراست می تواند شکستگی های جمجمه، پنوموسفالوس، خونریزی داخل جمجمه، هیدروسفالی، و فتق قریب الوقوع را نشان بدهد. اگر CT اسکن بدون کنتراست یک ناهنجاری را نشان بدهد و قادر به انجام MRI در زمان مناسب نباشیم، باید از ماده حاجب غیریونی استفاده کرد تا مناطقی که سد خونی مغزی دچار اختلال شده است مشخص گردد
(به عنوان مثال آبسه ها، تومورها) و یا تجمع غیرطبیعی عروق خونی (به عنوان مثال مالفورماسیون های شریانی وریدی). CT اسکن در تشخیص انفارکتوس حاد در کودکان ارزش اندکی دارد، چرا که تغییرات رادیوگرافیک ممکن است تا ۲۴ ساعت اول واضح نباشد. بعضی علایم خفیف انفارکتوس زودرس( کمتر از ۲۴ ساعت) شامل محوشدگی شیارهای مغزی، محوشدگی محل اتصال ماده خاکستری- سفید، و علامت شریان مغزی میانی هیپردنس (افزایش جذب در شریان مغزی میانی که اغلب همراه با ترومبوز دیده می شود) می باشد.
در شرایط روتین، CT اسکن می تواند به منظور نشان دادن کلسیفیکاسیون داخل جمجمه ای، یا همراه با بازسازی ۳ بعدی در ارزیابی بیماران با اختلالات کرانیوفاسیال یا کرانیوسینوستوز بکار رود. اگرچه سایر فرآیندهای پاتولوژیک ممکن است در CT اسکن قابل مشاهده باشند، MR معمولا ترجیح داده می شود چرا که جزئیات بیشتری از آناتومی را بدون تماس با اشعه یونیزان در اختیار قرار می دهد.
آنژیوگرافی
ابزار سودمندی در مشاهده ساختمان های عروقی می باشد که به وسیله تزریق بولوس ماده حاجب حاوی ید از طریق کاتتر وریدی با سوراخ بزرگ و سپس انجام CT اسکن در هنگام عبور ماده حاجب از شریانها انجام می شود.
MRI
روش تشخیصی غیرتهاجمی است که برای تشخیص بسیاری از ناهنجاریها، از جمله ضایعات حفره خلفی و طناب نخاعی مناسب می باشد. اسکن های MRI به آرتیفکت ناشی از حرکت بیمار بسیار حساس می باشد؛ در نتیجه بسیاری از کودکان با سن کمتر از ۸ سال نیاز به آرام بخشی دارند (از آنجایی که تکنولوژی MRI پیشرفت کرده و مطالعات با سرعت بیشتری انجام می شوند لذا نیاز به آرام بخشی در حال تغییر کردن است.) أکادمی اطفال آمریکا توصیه می نماید که شیرخواران به مدت ۴ ساعت یا بیشتر و کودکان بزرگ تر به مدت ۶ ساعت یا بیش از ۶ ساعت قبل از آرام بخشی عمیق باید NPO بمانند، لذا انجام MRI اغلب در شیرخواران با کودکان کم سنی در شرایط اورژانس دشوار می باشد.
MRI را میتوان در ارزیابی ضایعات مغزی مادرزادی یا اکتسابی، نقایص مهاجرت نورونی دیس میلیناسیون یا دمیلیناسیون، گلیوز پست تروماتیک، نئوپلاسمها، ادم مغزی، و سکته مغزی حاد بکار برد مواد حاجب در MRI (به عنوان مثال گادولینیوم – دی اتیلن تریامینا پنتا استیک اسید(DTPA در شناسایی مناطقی که سد مغزی- عروقی اختلال دارند همانند تومورهای اولیه و متاستاتیک مغز، مننژیت، سربریت، آبسه ها، و دمیلیناسیون حاد مؤثر می باشد.
MIR آنژیوگرافی و MIR ونوگرافی تصاویر دقیقی از ساختمان های عروقی اصلی داخل جمجمه ای ارائه داده و در تشخیص شرایطی مثل سکته مغزی، مالفورماسیون های عروقی، و ترومبوز سینوس وریدی مغز کمک کننده می باشند. MR آنژیوگرافی روش تشخیص انتخابی در شیرخواران و کودکان کم سن می باشد زیرا از اشعه یونیزان و ماده حاجب استفاده نمیکند؛ ولی CT آنژیوگرافی ممکن است در کودکان با سن بالاتر ارجح باشد چرا که سریع تر انجام میشود و نیاز به آرام بخشی ندارد؛ خصوصا در مشاهده عروق خونی گردن که در مقایسه با مغز که بین استخوانهای جمجمه محصور شده است، آرتیفکت استخوانی کمتری ایجاد میکند، سودمند می باشد.
MRI عملکردی
یک روش غیر تهاجمی می باشد که نقشه فعالیت نورونی در حین وضعیت های شناختی خاص و یا عملکردهای حسی حرکتی را ترسیم می نماید. اطلاعات معمولا بر پایه اکسیژناسیون خون حاصل می شود، همچنین می توان این اطلاعات را از حجم یا جریان خون مغزی موضعی نیز دست آورد. MRI عملکردی در لوکالیزه کردن اعمال حیاتی مغز قبل از عمل جراحی مفید می باشد و مزایای متعددی نسبت به سایر روش های تصویربرداری عملکردی دارد. MRI عملکردی به طور اخص تصاویر با رزولوشن بالا را بدون قرار گرفتن در معرض اشعه یونیزان یا ماده حاجب در اختیار قرار می دهد، و امکان ثبت همزمان تصاویر عملکردی و ساختمانی را فراهم می سازد.
MR اسپکتروسکوپی با پروتون
(MRS) یک روش تصویربرداری مولکولی می باشد که پروفایل شیمیایی عصبی مناطق خاصی از مغز به شکل یک طیف نمایش داده میشود.. بسیاری از متابولیت ها را میتوان شناسایی کرد، شایع ترین متابولیت ها عبارتند از: آن – استیل آسپارتات، کراتین و فسفوکراتین، کولین، میواینوزیتول، و لاکتات. تغییرات الگوی طیف در مناطق مربوطه می تواند راهنمایی برای شناسایی پاتولوژی زمینه ای باشد، به همین دلیل MRS در تشخیص اختلالات مادرزادی متابولیسم، ارزیابی قبل و بعد از عمل جراحی تومورهای مغزی سودمند می باشد.
MRS همچنین می تواند در شناسایی نواحی دیسپلازی کورتیکال در بیماران مبتلا به صرع کمک کننده باشد چرا که این بیماران نسبت ان استیل آسپارتات به کراتین پایینی دارند. در نهایت، MRS میتواند در تشخیص آسیب هیپوکسیک – ایسکمیک نوزادان در روز اول زندگی مفید باشد زیرا قبل از اینکه MRI بتواند تغییرات غیر طبیعی را نشان دهد، MRS افزایش پیک لاکتات و کاهش پیک ان – استیل آسپارتات را نشان میدهد.
آنژیوگرافی با کاتتر
استاندارد طلایی در تشخیص بیماریهای عروقی CNS مثل ناهنجاری شریانی – وریدی، آنوریسم ها، انسداد شریانی، و واسکولیت می باشد. مطالعه چهار رگی به وسیله وارد کردن کاتتر به شریان فمورال و سپس تزریق ماده حاجب به کاروتیدهای داخلی و شریانهای مهره ای انجام میشود. از آنجایی که آنژیوگرافی با کاتتر روش تهاجمی می باشد و نیاز به بیهوشی عمومی دارد، معمولا تنها برای برنامه ریزی درمان در پروسیجرهای باز یا آندوواسکولار و برای مواردی که تصویربرداری غیرتهاجمی به تشخیص کمک نکرده به کار می رود.
توموگرافی با انتشار پوزیترون
(PET) اطلاعات منحصر به فردی راجع به متابولیسم و خونرسانی مغز به وسیله اندازه گیری جریان خون، جذب اکسیژن، و/یا مصرف گلوکز ارائه می کند. PET یک روش گران قیمت است که در برخی از مراکز کودکان، به خصوص در مراکزی که جراحی صرع به طور فعال انجام میشود، پیش از پیش مورد استفاده قرار می گیرد. CT با انتشار تک فوتونی با استفاده از هگزا متیل پروپیل آمین اکسایم روش حساس و ارزانی است که جریان خونرسانی مغزی را به صورت ناحیهای مورد مطالعه قرار میدهد. CT با انتشار تک فوتونی به خصوص در ارزیابی واسکولیت، انسفالیت هرپسی، کورتکس دیسپلاستیک و تومورهای راجعه مغزی سودمند است. ET MRI تنها در مراکز محدودی در ایالات متحده در دسترس می باشد؛ که رزولوشن و تمایز بافتی بهتری در مقایسه با CT با انتشار تک فوتونی ایجاد می کند.
الکتروانسفالوگرافی الکتروانسفالوگرام (EEG) فعالیت الکتریکی بین الکترودهای مرجع که روی اسکالپ قرار گرفته اند را به صورت مداوم ثبت می نماید. اگرچه منشأ دقیق فعالیت الکتریکی مشخص نیست، احتمالا از پتانسیل های پس سیناپسی در دندریتهای نورون های کورتیکال منشأ میگیرد. حتی با تقویت فعالیت الکتریکی، به دلیل حائل شدن اسکالپ، عضلات، استخوان، عروق و مایع ساب آر اکنوئید تمامی پتانسیل ها ثبت نمیشوند. امواج EEG براساس فرکانسشان به دلتا (۳-۱ بار در ثانیه)، تتا (۷-۴ بار در ثانیه)، آلفا (۱۲-۸ بار در ثانیه)، و بتا (۲۰-۱۳ بار در ثانیه) تقسیم بندی می شوند. این امواج به وسیله عوامل زیادی از جمله سن، سطح هوشیاری، بستن چشم ها، داروها، و وضعیت های بیماری تحت تأثیر قرار میگیرند.
EEG طبیعی در حالت بیداری به وسیله ریتم غالب خلفی – ریتم سینوزوئیدال با فرکانس ۱۲-۸ بار در ثانیه که اکثرا در ناحیه اکسیپیتال واضح تر بوده و در وضعیت بیدار و آرام با چشمان بسته ثبت گردیده، مشخص می شود. این ریتم اولین بار در سن ۴-۳ ماهگی ظاهر می شود و اکثر کودکان تا سن ۸ سالگی به فرکانس بالغین یعنی ۱۲-۸ بار در ثانیه دست پیدا می کنند.
خواب طبیعی به خواب NREM – که به سه قسمت N2 ، N1 و N3 تقسیم می شود و خواب REM طبقه بندی می شود. N1 مرتبط با خواب آلودگی و N3 بیانگر خواب عمیق و مفید با امواج آهسته می باشد. خواب REM به ندرت در حین EEG روتین ثبت می گردد ولی ممکن است بتوان آن را شب هنگام ثبت نمود. گایدلاین انجمن الکتروانسفالوگرافی آمریکا توصیه می نماید که “هرجا ممکن باشد ثبت نوار حین خواب باید انجام شود. با این حال، به نظر می رسد که محرومیت از خواب . نه خوابیدن در حین EEG ارزش مطالعه را افزایش می دهد، خصوصأ در کودکان با سن بیشتر از ۳ سال و یا کودکانی که یکی یا بیشتر تشنج کلینیکی داشته اند.
اختلالات EEG را می توان به دو گروه کلی تقسیم کرد: دیس شارژهای تشنجی و آهسته شدند.دیسشارژهای تشنجی، امواج نیزه ای یا نوک تیز حمله ای هستند که اغلب پس از آنها امواج آهسته روی داده و باعث قطع فعالیت زمینهای EEG می شوند. دیسشارژهای تشنجی ممکن است فوکال، مولتی فوکال یا ژنرالیزه باشند. دیسشارژهای فوکال اغلب همراه با دیسژنزی مغزی یا ضایعات تحریکی مثل کیست ها، تومورهای با رشد آهسته، یا بافت اسکار گلیال می باشند؛ دیسشارژهای ژنرالیزه معمولا در کودکان با ساختمان طبیعی مغز روی می دهد. دیسشارژهای ژنرالیزه می توانند به عنوان یک صفت صرعی در کودکانی که هرگز تشنج نداشته اند دیده شوند و وجودشان به تنهایی اندیکاسیونی برای شروع درمان نمی باشد.
فعالیت تشنجی را می توان با روشهای تحریکی مانند هیپرونتیلاسیون و تحریک نوری تشدید نمود. همانند دیس شارژهای تشنجی آهسته شدن هم می تواند فوکال یا منتشر باشد. امواج آهسته موضعی باید شک به اختلال عملکردی یا ساختاری زمینهای همانند انفارکتوس، هماتوم، یا تومور را برانگیزاند. امواج آهسته منتشر شاه علامت انسفالوپاتی می باشد و معمولا ثانویه به فرآیند منتشر زمینه ای یا آسیب سمی- متابولیک ایجاد می شود.
ویدئو مونیتورینگ EEG به مدت طولانی
اطلاعات دقیقی راجع به نوع تشنج در اختیار ما قرار میدهد که امکان درمان اختصاصی دارویی یا جراحی را فراهم می سازد. این مونیتورینگ تمایز بین تشنج های صرعی و حوادث حملهای که صرع را تقلید میکند مانند حمله های غیرصرعی سایکوژنیک را تسهیل می نماید. ویدئو مونیتورینگ EEG به مدت طولانی، همچنین می تواند در تنظیم درمان مفید باشد.
پتانسیل های برانگیخته شده
یک پتانسیل برانگیخته شده یک پاسخ الکتریکی ثبت شده از سیستم عصبی مرکزی می باشد که به دنبال تحریک با محرکهای خاص بینایی، شنوایی یا حسی ایجاد شده است. تحریک سیستم بینایی با نوره یا محرک طرح دار مثل تخته شطرنج سیاه و سفید باعث ایجاد پتانسیل های برانگیخته شده بینایی می شود که در سطح اکسی پوت ثبت شده و از طریق یک کامپیوتر میانگین آن محاسبه می شود. VEPهای غیرطبیعی می تواند در نتیجه ضایعات هر قسمتی از مسیر بینایی از شبکیه تا کورتکس بینایی ایجاد شود.
بسیاری از بیماری های دمیلینه کننده و بیماریهای نورودژنراتیو مثل تیساکس، کراب، یا بیماری پلزیوس۔ مرزباخر، یا نورونال سروئید لیپوفوشینوز اختلالات مشخصی در VEP نشان میدهند. VEPهای ناشی از نور می تواند همچنین در ارزیابی شیرخوارانی که آسیب آنوکسیک داشته اند مفید باشد؛ با این حال، شناسایی پتانسیل های برانگیخته شده الزاما به معنای این نیست که شیرخوار دارای بینایی عملکردی خواهد بود.
پتانسیل های برانگیخته شده شنوایی ساقه مغز
(BAERs) معیاری برای اندازه گیری عینی شنوایی می باشد که به خصوص در نوزادان و کودکانی که آزمونهای شنوایی سنجی آنها با شکست مواجه شده اند، با همکاری مناسبی ندارند بکار می رود. BAERها در بسیاری از بیماری های نورودژنراتیو دوران کودکی غیرطبیعی می باشد و ابزار مهمی در ارزیابی بیماران مشکوک به تومورهای زاویه سربلو پونتین می باشند. BAERها می تواند در ارزیابی عملکرد ساقه مغز در بیماران در حال کوما کمک کننده باشد چرا که شکل امواج تحت تأثیر داروها یا سطح هوشیاری قرار نمی گیرد؛ با این حال، این امواج در پیش بینی بهبودی نورولوژیک و پیش آگهی دقیق نیستند.
پتانسیل های برانگیخته شده سوماتوسنسوری
(SSEPs) با تحریک عصب محیطی (پروتئال، مدین) و سپس ثبت پاسخ الکتریکی روی ناحیه سرویکال و کورتکس سوماتوسنسوری پاریتال سمت مقابل به دست می آید. SSEPها تمامیت عملکرد ستون خلفی- سیستم لمنیسکوس داخلی را بررسی می کند و در پایش عملکرد طناب نخاعی حین عمل های جراحی در اسکولیوز، کوآرکتاسیون آئورت، و ترمیم میلومننگوسل بکار می رود. SSEPها در بسیاری از بیماری های نورودژنراتیو غیرطبیعی هستند و دقیق ترین پتانسیل برانگیخته شده در ارزیابی پیش آگهی نورولوژیک پس از آسیب شدید CNS می باشند.
راه های ارتباطی با دکتر ناصر مهربان:
شماره تماس: ۰۹۳۷۳۵۳۳۹۹۲
صفحه اینستاگرام: drmehrabann
برای کسب اطلاعات بیشتر به بهترین متخصص مغز و اعصاب در تهران مراجعه نمایید.